غمگینی
می دانم!
چشم هایت را بسته
ای
به آدمهایی فکر می کنی
که گرگها را تکه پاره می کنند
و
به بهشتی که تا ابد خالی خواهد بود
چرا دستهای ما را این قدر کوچک
آفریده ای ؟
و هیچ گاه آیا فکر کرده ای
که این دلهای شیشه
ای
با تلنگری
می شکند؟
پروردگارا
!
چشمهایت را باز کن
غمگین نباش
شاید معجزه ای
بشود
عصای موسی را کجا گذاشته ای ؟