-
عکس منتشر نشده از یک حمام در ایران
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:50
عکس منتشر نشده از یک حمام در ایران . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . دنبال چی میگردی؟ من که گفتم هنوز منتشر نشده >غصه نخور؛ هر موقع منتشر شد اول برای تو میفرستمش !!!
-
لهجه کلاغ ها در نقاط مختلف کره زمین
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:49
اردبیل: گار گار . . . . تهران:قار قار . . . . اصفهان:قارس قارس . . . . شیراز:قارو قارو . . . . ابادان:چیه کا؟!!تا حالا عقاب ندیدی؟! . . . . یزد:قر قر . . . . امارات:قارع قارع . . . . اسپانیا:قارینول قارینول . . . . ایتالیا:قارییانو قارییانو . . . . المان:قارش قارش . . . . فرانسه:کامینتاله قار کامینتاله قار . . . ....
-
کل کل زن و شوهر
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:44
شاعر زن میگه : به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید ! برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید ! مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید ! به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن...
-
خصوصیات دختران دانشجو (طنز)
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:43
ترم ۱) اصولاً وقتی به آنها بگویید با سه حرف پ- س – ر یک کلمه معنی دار بسازید مخ آنها ERROR میدهد! چون فکر میکنند تنها دانشجوی این مملکت هستند عمراً کسی را تحویل نمیگیرند. و تا وقتی که قبل از اسمشان کلمه مهندس و دکتر را به کار نبرید جوابتان را نمی دهند! {پیشنهاد میکنم که در دختران ترم یکی (صفری) به دنبال GF نباشید چون...
-
تجاوز یک دختر 18 ساله به یک پسر 29 ساله در تهران
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:41
تجاوز یک دختر 18 ساله به یک پسر 29 ساله در تهران این اتفاق تاسف بار در محله ی جردن رخ داده مادر دختر ۸ ۱ساله از خانه بیرون میرود برای خرید بعد از ۱۰ دقیقه دختر درب خانه ی همسایه را میزند پسری ۲۹ساله به اسم مانی در رو باز میکند با روی خوشی با سارا صحبت میکند سارا میگوید کامپیوتر ما خراب شده و احتیاج به یک آنتی ویروس...
-
انواع ازدواج-طنز
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:38
* ازدواج مسلم: ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است * ازدواج مفرح: مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری می گیرد. * ازدواج موجه: مردی که از زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، برای ازدواج بعدی اش اقدام می کند. * ازدواج متمم: مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد....
-
شوخی بی مزه و خطرناک
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:36
-
جوک و جملات طنز
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:34
داداشم نوجوون بود میرفت باشگاه کونگ فو و کشتی, منم اون موقه ها بچه بودم هر وقت که تو باشگاشون یه فن جدید بهشون یاد میدادن میومد تو خونه رو من اجرا میکرد منم به ازای هر فن پول میگرفتم یعنی از کوچیکی من با این سختی پول درمیاوردما ! . . !!!!!!بقیه در ادامه مطالب داداشم نوجوون بود میرفت باشگاه کونگ فو و کشتی, منم اون موقه...
-
فک و فامیله داریم
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:32
دوستم زنگ زده خونمون بابام جواب داده:با حامد کار دارین؟الان صداش میکنم…حامد(مثلا صدای داد زدن ) من:بابا من که اینجام چرا انقد داد میزنی؟؟ بابام:خو میخام دوستت فک کنه خونمون انداز ه ۱۶ تا خونس توام خیلی دوری !!! من :o_O دوستم پشت خط :O_O اینم باباس ما داریم؟؟ . . . . بیقه در ادامه مطالب!!!!!!! دوستم زنگ زده خونمون...
-
امپول!!!!!!!
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:24
-
حستو بگو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خیلی باحاله
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:19
-
دستگیری باند فروش سوالاتپایان ترم
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:18
-
کلاس درس دخترا وقتی معلم میره بیرون!!!
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:15
-
سوژه های داغ وطنی!!!!!
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:13
بقیه در ادامه مطالب!!!!!!!!!!!!! نظر یادتون نره!!!!!!!!
-
ته بدشانسی در کد امنیتی یاهو + عکس طنز
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 14:00
-
تصاویر طنز سری(1)
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:41
-
تصاویر عاشقانه سری(1)
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:30
-
.:: داستان طنز برنامه نویس و مهندس ::.
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:17
یک برنامهنویس و یک مهندس در یک مسافرت طولانى هوائى کنار یکدیگر در هواپیما نشسته بودند. برنامهنویس رو به مهندس کرد و گفت: مایلى با همدیگر بازى کنیم؟ مهندس که میخواست استراحت کند محترمانه عذر خواست و رویش را به طرف پنجره برگرداند و پتو را روى خودش کشید. برنامهنویس دوباره گفت: بازى سرگرمکنندهاى است. من از شما یک...
-
.:: آرزوهای یک زن ::.
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:15
خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زارکنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد...... قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم. خانم ذوق زده شد و...
-
.:: کیف پول ::.
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:15
من خیلی خوشحال بودم. من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم. والدینم خیلی کمکم کردند، دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود. فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…! اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من...
-
.:: داستان طنز زوج خوشبخت ::.
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:14
یک زوج در اوایل 60 سالگی ، در یک رستوران کوچک رومانتیک سی و پنجمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودن . ناگهان یک پری کوچک سر میزشان ظاهر شد و گفت : چون شما زوجی اینچنین مثال زدنی هستید و درتمام این مدت به هم وفادار موندید ، هر کدامتان میتوانید یک آرزو بکنین . خانم گفت : اووووووووووووووووه، من میخواهم به همراه همسر...
-
.:: سرباز آمریکایی ::.
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:13
سرباز قبل از اینکه به خانه برسد با پدر و مادر خود تماس گرفت و گفت: پدر ومادر عزیزم جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه برگردم؛ ولی خواهشی از شما دارم. رفیقی دارم که می خواهم او را با خود به خانه بیاورم. پدر و مادر او در پاسخ گفتند: ما با کمال میل مشتاقیم که او را ببینیم. پسر ادامه داد : ولی موضوعی است که باید در مورد...
-
شوخی با داستانهای دوران دبستان
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:12
گاو ما ما می کرد گوسفند بع بع می کرد سگ واق واق می کرد و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند....
-
داستان طنز ۴ داشنجو
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:11
برترین ها: چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی وخوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی امتحانشون رو نداشتند. روز امتحان به فکر چاره افتادند وحقه ای سوارکردند به این صورت که سر و رو شون رو کثیف کردند ومقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند. . . . بقیه در ادامه مطالب!!!!!! برترین...
-
اندر فواید شلوار کوتاه(طــــــــــــنز)
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:06
اندر فواید شلوار کوتاه(طــــــــــــنز) شیخی را گفتند : مدتی است که در شهر شلوار کوتاه رایج گردیده و دختران بسیاری این البسه بر تن می کنند. در مذمت شلوار کوتاه چیزی بگو تا دختران از پوشیدنش صرف نظر نمایند. شیخ ما خروشید و گفت:خاموش!!! که شلوار کوتاه را فایده بسیار است و من در مذمتش هیچ نگویم گفتند: یا شیخ ! فایده اش...
-
نه قانونی است و نه منطقی !!!(بسیار شنیدنی)
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:06
دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت: قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟ استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمی توانستم یک استاد باشم. دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم ،اگر جواب صحیحدادید من نمره ام را قبول می کنم در غیر اینصورت از شما می خواهم...
-
ترفند دختربچه باهوش / طنز
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:04
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت: مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش. بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت: چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می دی، می تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری. ولی...
-
داستان زیبای پالتو!!!
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 13:00
داستان زیبای پالتو یک روز یک پسر و دختر جوان دست در دست هم از خیابانی عبور میکردند جلوی ویترین یک مغازه می ایستند دختر:وای چه پالتوی زیبایی پسر: عزیزم بیا بریم تو بپوش ببین دوست داری؟ وارد مغازه میشوند دختر پالتو را امتحان میکند و بعد از نیم ساعت میگه که خوشش اومده پسر: ببخشید قیمت این پالتو چنده؟ فروشنده:360 هزار...
-
یه داستان عاشقانه !!!
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 12:58
عاشقانه توی کلاس درس تمام حواسم به دختری بود که کنار دستم نشسته بود . او من را داداشی صدا میزد. من نمیخواستم داداشش باشم . میخواستم عشقش مال من باشه ولی اون توجه نمیکرد. یک روز که با دوستاش دعواش شده بود اومد پیش من و گفت: داداشی و زد زیر گریه... من نمیخواستم داداشش باشم ... میخواستم عشقش مال من باشه ولی اون توجه...
-
یک داستان عشقی غم انگیز (حتما بخونید!!!)
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 12:54
سلام عزیزم. دارم برات نامه می نویسم. آخرین نامه ی زندگیمو. آخه اینجا آخر خط زندگیمه. کاش منو تو لباس عروسی می دیدی. مگه نه اینکه همیشه آرزوت همین بود؟! علی جان دارم میرم. دارم میرم که بدونی تا آخرش رو حرفام ایستادم. می بینی علی بازم تونستم باهات حرف بزنم . . . بقیه در ادامه مطالب!!!!!! سلام عزیزم. دارم برات نامه می...